فیسبوک بلاگ سری 3

حدود دو ساعت و 30 دقیقه و 6 ثانیه و 0.2 ثانیه طول میکشه تا به یه دختر بگی میسی غلطه و بایدبگی مرسی بعدش یه دفعه برمیگرده میگه چلا (chela)؟

****************************************

اقا امروز رفتم نمونه ادرار بدم

کنار دستشویی روی میز یه سینی بود بالاش نوشته بودن :

نمونه ی ادرار و مدفوع خود را در اینجا قرار دهید

منم رفتم رو کاغذش نوشتم :

سیـنـیـه مــزه !!! 

************************************

دخدر عمم ساعت 3 صبح اس ام اس داده :

وای وای وای ببخشید خواب بودی

ای وای شرمنده بخواب فردا باهات کاردارم

************************************

به مامانم میگم : بزرگترین آرزوت چیه؟

میگه : زود تر زنت بدم با زنت دعوا کنم , از این یکنواختی زندگی در بیام!

************************************

وقتی بچه بودم فک میکردم ماکارانی رو هم مثل برنج میکارن

اونجوری نگاه نکنین دیگه بچه بودم الان میدونم که درخت داره

****************************************

باید به بعضیا گفت

درسته که وقتی شاخ میشی

شاختو نمیشکنم

ولی هول برت نداره

نه این که نتونستم نه

طرفدار حقوق حیواناتم....

 

جواب ایران به یه بنده خدایی که همتون میدونین کیه .....

************************************

چند سال پیش خیلی شیطون بودم...ولی الان پسر خوبیم

گوشی دختر دایی ام رو به طرز ماهرانه ایی کش رفتم...

توی مخاطبینش که فضولی میکردم دیدم یکی از شماره ها به اسم عشقم ثبت شده بود....

اره دیگه منم رفتم به اون شماره smsدادم:

عوضی واقعا فکرنمیکردم همچین ادمی باشی دیگه به من زنگ نزن فراموشم کن اشغال!!

هیچی دیگه جاتون خالی دیری نگذشت که فهمیدم....طرف باباش بوده!!

خب چرا میزنید به من چه میخواست شماره باباشو مثل انسان ثبت کنه...والا!!

**********************************

کلا ۴ تا وظیفه تو زندگیم دارم:

۱-آهنگ گوش کردن

۲-قهوه خوردن تو خونه

۳-رسوندن تقلب به دوستان در امتحانات

۴-گذاشتن پست تو پیج

******************************

ﯾﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﺷﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﯿﺪﺵ ﻣﺎﻟﻪ ﻓﺮﺩﺍﺱ!!

ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻣﺶ ﯾﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﻪ؟!

******************************

دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم

بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا !

راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود !

تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !

**********************************

هیچ اشتباهی بزرگتر از این نیست که دستت اشتباهی بخوره

رو اینترنت اکسپلورر

باز شدنش یه داستانه، بسته شدنش یه داستان دیگه

************************************

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده ، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان
دهه چندی حساب می شن ؟

باید چطوری خطابشون کرد ؟

دهه صفری ؟ دهه جدید؟ شروعی دوباره ؟

دهه ناشناخته ؟ تغییر را احساس کنید !؟

********************************

یه روزی پسری با خانوادش دعواش شد و از خونه زد بیرون
و رفت خونه یکی از دوستاش و یک ماه موند

بعد از یک ماه دختری را سر کوچه میبینه و بهش تیکه میندازه
یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود؟!
میگه نه !!

میگه این خواهر همون رفیقته که یک ماه تو خونش بودی ...
عذاب وجدان میگیره و
میره خونه رفیقش ، رفیقش داشت مشروب میخورد ...

بهش گفت ببخشید من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی نمیدونستم
که خواهر تو بود ...

رفیقش پیکشو میره بالا و میگه
به سلامتی رفیقی که یک ماه خونه من خورد و خوابید ولی خواهرمو نشناخت...!

***********************************************

یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسرو دختر بشن! 
بعد اسم دوتاشونو بذارم "رها".
بعد که دعواشون بشه بزنن تو سر و کله ی هم ،داد بزنم بگم:

رها، رها رو رها کن!

**********************************************

من غلط های املاییم رو اینجوری تشخیص میدم

 
که انگار این کلمه نوشتم قیافش جدیده قبلنا یه جور دیگه بود 
***********************************************

 

 سیاست های غلط به این میگن :

سیاثط ، صیاصت ، ثیاصت ، سیاصط ، ثیاثت ، صیاست ، صیاثط …
*************************************************

 تا حالا شده به کامپیوترتون التماس کنید؟

من حتی یه قول هایی هم بهش دادم 

***********************************************

یکی از عذابای الهی هم اینه که بری دستشویی بشینی یهو ببینی یه مگسم داره تو دستشویی دورت میچرخه

دیگه نه میتونی فکر کنی نه زور بزنی

*********************************************

دیدید این فیلمارو که بچه گم میشه وقتی پدر مادرش پیداش میکنن نیم ساعت

تو بغل همدیگه گریه میکنن

والا ما که بچه بودیم گم که میشدیم بعد از اینکه پیدامون میکردن نیم ساعت کتک میخوردیم

*****************************************

یکی از فانتزیام اینه چندسال دیگه تو اوجِ فانتزی گفتن فانتزی رو ببوسم بذارم کنار

عرصه رو واسه جوونترا باز بذارم برم یه گوشه بشینم فقط فانتزیها رو نقد و بررسی کنم

نقاط ضعف و قوتشون رو بهشون گوش زد کنم...

طرفدارها هم لقب استاد بزرگ فانتزی رو بهم بدن بعد بیان بغلم کننو بندازنم بالا همین که انداختن بالا برم تو افق دیگه بر نگردم...! نیشخند

****************************************8

یه دختره پی ام داده چقد قیافت آشناس من تو رو می شناسم؟
بش گفتم نه فک نمی کنم

برگشته میگه:

الان یادم اومد تو دوست پسر بعدیمیخنثی

******************************

برای دیدن مطالب دیگر به سری های دیگر مانند 2 یا 4 یا 8 یا...... سر بزنید


طنز بلاگ



تاريخ : چهار شنبه 12 تير 1392برچسب:فیس بوک,فیسبوک,فیسبوک ابی,جوک های فیس بوک,جوک های فیسبوک,فیسبوک خنده دار, | 14:41 | نویسنده : رضا هوایی |